شهادت امام موسی کاظم .ع.
شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۴ ب.ظ
یا باب الحوائج
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفتاز بال من شکسته ترین آفرید و رفتخون گلوی زیر فشارم که تازه بودبا یک اشاره روی لباسم چکید و رفتبد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشتوقتی صدای بندگی ام را شنید و رفتراضی نشد به بالش سختی که داشتمزنجیرهای زیر سرم را کشید و رفتشاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بودبا پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفتروزم لگد نخورده به آخر نمی رسیدبا درد بود اگر شب و روزم رسید و رفتدیروز صبح با نوک شلاق پا شدمپلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفتاز چند جا ضریح تنم متصل نبودپهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفتتابوت از شکستگی ام کار می گرفتگاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت
علی اکبر لطیفیان
مراسم شب شهادت امام موسی کاظم .ع.
شنبه بعد از نماز مغرب و عشا
مکان : منزل برادر اصلانی ( خیابان مرادی . خیابان شهید قربانی )
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت
مراسم شب شهادت امام موسی کاظم .ع.
شنبه بعد از نماز مغرب و عشا
مکان : منزل برادر اصلانی ( خیابان مرادی . خیابان شهید قربانی )
۹۳/۰۳/۰۳